یادته؟
کوچه وعطر بهاریش یادته؟
آن درخت و یادگاریش یادته؟
آفتابو شیشه های رنگ رنگ
خونه پر رنگین کمونای قشنگ
کفترای گوشه بون یادته؟
باغچه پر یاس و ریحون یادته؟
یک فواره حوض وماهی اطلسی
یک حیاطی شد پناه بی کسی
شمعدانیها رودیوار یادته؟
خنده های شاد دیدار یادته؟
رقص برگای درخت بید بود
کودکانه قلب مارا می ربود
سیره وآن لانه سازیش یادته؟
توی لانه بوسه بازیش یادته؟
پنجره بود دختری در انتظار
بیدمجنون چون دل او بی قرار
دستها رو زیر چونش یادته؟
پیچک دیوار خونش یادته؟
یادته اما دل سنگت همه...
دور می خواند تورا زین زمزمه...
|